رنگارنگ
این جا همه چی در همه
درباره وبلاگ


سلام. به وبلاگ من خوش اومدید.پارمیسا هستم.من 14سالمه . تو این وب هر چی که بخواید هست و هر چی که بخواید میذارم. نظر فراموش نشه.




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 47
بازدید کل : 11734
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 51
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


كد ماوس




برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب


داستان روزانه


نويسندگان
پارمیسا
sadaf

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
جمعه 7 / 12 / 1392برچسب:, :: 6:47 بعد از ظهر :: نويسنده : پارمیسا

سلام بچه ها.خوبید؟

فردا تولد یکی از دوستای خوب دیگمه.

تولدش مبارک.

 
چهار شنبه 5 / 12 / 1392برچسب:, :: 4:8 بعد از ظهر :: نويسنده : پارمیسا

سلام بچه ها. این چند روزه خیلی بهم سخت گذشت.

اصلا نتونستم بیام.

تا حالا شده به دوستتون وابسته بشید و دیگه نخواید ازش جدا شید؟ من 2 هفته س اینجوری شدم.

تازگیا با یکی از بچه های مدرسه دوست شدم ولی فکر نکنم اون منو به اندازه ای که من دوسش دارم

دوست داشته باشه.دختر خوبیه.با حاله. از همه مهم تر شبیه سیروان خسرویه.

♥♥♥

 
پنج شنبه 1 / 12 / 1392برچسب:, :: 1:17 بعد از ظهر :: نويسنده : پارمیسا

بچه ها این ادرس وب جدیدمه:

www.rangarang-s.loxblog.com

بیشترن درباره ی سیروانه ولی چیزای دیگه هم داره.

لطفا سر بزنید.

 
پنج شنبه 1 / 12 / 1392برچسب:, :: 11:51 قبل از ظهر :: نويسنده : پارمیسا

سلام بچه ها.خوبید؟

دیروز خیییییییییییییلی خوش گذشت.جاتون خیلی خالی بود.

خیلی خوردیم البته بیشتر من. 3 تا لغمه ی سالاد الویه خوردم. 4 تا بشقاب تیرامیسو خوردم. 3 تا هم ژله.

کلی رقصیدیم. اینقدر آهنگ سیروان رو گذاشتم که بچه ها خسته شدن.

همش نغ نغ می کردن می گفتن از بس که اهنگ سیروانو گوش دادیم خسته شدیم.

منم می گفتم هر چه قدر گوش بدم خسته نمیشم.

کلی حرف زدیم.

من و بچه ها توهوم زده شده بودیم فکر می کردیم دزد اومده.

یکیمون که از همه شجاع تر بود هی می رفت نگاه می کرد.

خدا رو شکر اقا دزده نیومده بود.

تو حرف هم هی می پریدیم.

بازی کردیم.

خییییییییییییییییییییییییییییییییلللللللللللللللللللللللللللللللللللللییییییییییییییی

خوش گذشت بهمون.

دوستام که رفتن من از شدت خستگی خوابم برد در واقع بیهوش شدم از خستگی.

هفته ی دیگه هم تولد دعوتم. دلتون جیییییییز

 

 
شنبه 29 / 11 / 1392برچسب:سیروان خسروی,متن آهنگ چه حالی داره,, :: 2:15 بعد از ظهر :: نويسنده : پارمیسا

بچه ها خوبید؟

من 2 روزه خیلی بهم فشار اونده با امروز که فشار بیاد میشه 3 روز.

برنامه های امروز من:

1.

مرتب کردن اتاق خودم

2.

مرتب کردن خونه مون

3.

ریاضی خوندن( امتحان ریاضی بسیار سخت)

4.

زیست خوندن واسه پرسیدن معلم

5.

دینی خوندن

6.

حموم رفتن

7.

درست کردن سالاد الویه واسه مهمونیم

8.

درست کردن 1 طبقه از ژله ام

9.

آماده کردن وسایل بازی ها ی مهمونیم ؛ مثلا آماده کردن جوایز یا برگه های اسم فامیل

10.

صاف کردن موهام

این کارا کلا 10 تاست من 8 ساعت وقت دارم.

یعنی برای یه مهمونی 8 نفره این قدر کار لازمه.

حالا من از جمعه برنامه ریزیمو شروع کرده بودم!

دنبال راه حل زود تر انجام دادن کارام..

ولی همه ی اینا به  خاطر دوستاییست که خیلی دوسشون دارم.

ما از ساعت 4 تا 8 تنهاییم تو خونه.چه حالی میده.

آهنگ چه حالی داره سیروان.

........................................................................

می دونم یه روزی قلب تو واسه من میشه واسه همیشه

می خونم اگه با هم بمونیم تا همیشه چییی مییییشه.

...............................................................................

با تو بودن تو رو دیدن به روی غما خندیدن نمیدونی چه حالی داره

می برمت اون بالا ها می چینیم ستاره ها نمی دونی چه حالی داره( 2 بار)

............................................................................................

واسه من با تو بودن مثله حس پروازه اینو می دونی

پس بگو تا اخر دنیا پای عشق من می مووووووونی

...................................................................................................

با تو بودن تو رو دیدن به روی غما خندیدن نمی دونی چه حالی داره

می برمت اون بالا ها می چینیم ستاره ها نمی دونی چه حالی داره.( 2 بار)

.........................................................................................................

با کارات می گی منو نمی خوای اما می دونی من کوتا نمیام

هر کاری کنی برام مهم نیست جز تو هیچ کی رو دیگه ( نمیییییییییییییییییییییخواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام 5 بار )

........................................................................................................

با تو بودن تو رو دیدن نمی دونی چه حالی داره

می برمت اون بالا ها می چینیم ستاره ها نمیدونی چه حالی داره ( 2 بار)

......................................................................................................

با تو بودن تو رو دیددددن ( 2 بار)

...............................................................................................

امید وارم خوشتون اومده باشه.

 

 

سلام بچه.خبر دارید سیروان خسروی امروز ساعت 9:30 کنسرت داره؟

من از یه هفته پیش زانوی غم بغل گرفتم.

هر روز آهنگاشو گوش میدم.دیوونشم.

من آهنگای سیروانو که دوست دارم ( البته به ترتیب دوست داشتن نیست) عبارت تند از:

- اره

- چه حالی داره

- دوست دارم زندگی رو

- بارون پاییزی

- اگه تو مال من نیستی

- زندگی همین امروزه

- آخرین روز

- تو خیال کردی بری

- تو مریضی

- همین

شما چی دوست دارید؟

 
یک شنبه 25 / 11 / 1392برچسب:, :: 4:11 بعد از ظهر :: نويسنده : پارمیسا

سلام.خوبید؟ منم خوبم.مرسی که حالامو پرسیدید.

امروز براتون چند تا شکلک گذاشتم.امییییییییییییدواااااااااااااااااااااااااااااااااااارم خوشتون بیاد

.لطفا به ادامه مطالب رجوع کنید.



ادامه مطلب ...
 
پنج شنبه 24 / 11 / 1392برچسب:, :: 2:16 بعد از ظهر :: نويسنده : پارمیسا

سلام.من دارم میرم جایی تا فردا غروب نیستم.

دلتون واسم تنگ نشه.

ولی من دلم واستون تنگ میشه.

GOOD BY

 
پنج شنبه 24 / 11 / 1392برچسب:جوک,لطیفه,جوک خنده دار,طنز, :: 10:26 قبل از ظهر :: نويسنده : پارمیسا

سلام.امروز براتون طبق درخواست دوستان لطیفه و جک و از این جور چیزا گذاشتم.که یکم شاد شیم.و بخندیمو همین.

1. جیکس جیکس

یه روز یه گنجشکه قرص اکس میخوره به جای جیک جیک میگه جیکس جیکس ! ...

2.

مسافرت

مادر:

چرا بچه را می زنی؟

پدر:

برای اینکه فردا کارنامه اش را می گیرد و من هم دارم مسافرت می روم و فردا نیستم!

مادر:

این چه کاریه تو نمیخواد زحمت بکشی! من خودم خدمتشون میرسم!

3.

مال بابام که نیست

هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ میزدن به جز یه دیوونه.ازش میپرسن چرا تو ساکتی؟ میگه: مال بابام که نیست بزار سقوط کنه!

4.

مهمان

مهمان از پسر میزبان پرسید:

شما کی شام میخورید؟

پسر میزبان جواب داد:

 مادرم گفت، هر وقت شما رفتید!

5.

بیماری

دکتر:

آقا جان! بفرمائید بیماری شما چیست؟

بیمار:

هر چه شما صلاح بدانید.

6.

کفش

یکی میره مهمونی وقتی میاد بیرون می بینه کفشاش نیست.

با خودش میگه:

من کی رفتم خودم نفهمیدم؟

چشمکزبان درازیلبخند

 
جمعه 23 / 11 / 1392برچسب:, :: 5:59 بعد از ظهر :: نويسنده : پارمیسا

سلام.امروز مدرسه خیلی خوب بود خیلی شنگول بودم.خیلی هم خوش گذشت.جاتون خالی.

مدرسه به خاطر 22 بهمن جشن گرفته بود.زیستمون پرید.ولی ریاضیمون نپرید.از ساعت 12 تا 2 که زنگ میخورد جشن داشتیم.2 تا گروه نمایش داشتیم هر 2شون طنز بودن.یکی درباره ی شاه بود.به قول معلم پرورشی مون کلا تاریخو تغییر دادن با این نمایش که هفتما اجرا کردن.بعد گروه بعدی که سوما اجرا کردن اینقدر خندیدیم که لپامون گل منگولی شده بود.2 تا گروه موزیک داشتیم.در کل بگم خیلی خوب بود.